آرين و تاب تاب عباسي...
اول بگم كه توي اين عكس زندايي فرزانه لباس بهار خانم نازنازيو تنت كرده بود و دخترت كرد و چندتا عكس هم اينجوري ازت گرفت ( واسه زندايي فرزانه و بهار خانوم عزيزم)!!! عشق من! این روزا ( بعد از اینکه از شیر گرفتمت ) علاقه خاصی به تاب بازی پیدا کردی ! ساعت ها توی تاب می شینی و خسته هم نمی شی بدون آهنگ هم قبول نداری قبل از اینکه توی تاب بشینی می یای سمت کامپیوتر و اشاره می دی به کامپیوتر و می گی اینا ( اینقدم ناز حرف می زنی که دلم ضعف می ره برات پسر خشگل مامانی فدات بشم من ) به تاب هم می گی دااااب! روزای اول بعد از اتفاق تلخ وداع با شیر مامانی اینقد توی تاب می موندی و وقتی بیرون می آوردیمت ...
نویسنده :
مامان
8:34