آرین شینی زاده عمادیآرین شینی زاده عمادی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

آرین عشق زندگی مامان و بابا

پسر عزیزم

  پسر عزیزم یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد بوی گل، نذر قشنگی نگاهت باشد و خداوند شب و روز و تمام لحظات با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد ...
28 دی 1392

عكس هاي ني ني آرين: زندگي مامان و بابا

  زندگی معنای پیچیده ای ندارد  همین که تو کنارم باشی یعنی زندگی عاشــــــــقانه هایم تمامــــــــی ندارند   وقتی تو بهتریـــــــن اتفاق زندگیم هستی    دستهایم تشنه دستهایت است با تو میمانم  بی آنکه دغدغه های فردا را داشته باشم  زیرا میدانم که فردا بیشتر از امروز دوستت دارم...   می نویسم برای فردایی که بیشتر از امروز دوستت دارم   که یادم باشد تکرار روزهای جاودانه عاشقی             ...
3 اسفند 1392

شیطون بلای مامان و بابا و یه عالمه خرابکاری...

  چی بگم از خرابکاریات مامان جونم که .... از همه ظرف مرف شکوندنات (اونم چی میوه خوری کریستال هدیه عزیزترینم مامان گلم, شکلات خوری که هدیه دوست جونم خانم دکتر بود  خیلی دوسش داشتم ) و خراب کردن دستگاه بخور و کنترل ماهواره و ... که بگذریم بدتر از همه دوربین عکاسی رو داغون کردی بلا بلا چند بار انداختیش زمین, حالا من و این هفته دو تا مراسم مهم و بی دوربینی آخ چه سخته وروجک شیطون من!!!!! حالا امشب که تولدته چکار کنم ؟ خودت بگو مامانی....         شیطون بلای من در حال فضولی!!               ...
12 بهمن 1392

کوچولوی زبل و باهوش مامان و بابا

  عسلم از زمانیکه خیلی خیلی کوچولو بودی...از همون زمان تولدت خیلی باهوش بودی عزیزم  همیشه به اطرافت با دقت نگاه می کردی نسبت به تغییر محیط و اطرافیانت واکنش نشون می دادی خیلی زودتر از همسن و سالات نزدیکانت رو شناختی خدارو هزار بار شکر می کنم که پسری مثل تو دارم امیدوارم سعادتمند باشی ستاره ی زندگیم   همیشه توی بغل بودی و روی زمین نمی موندی هیچوقت توی carear نموندی و وقتی گریه می کردی  و با هیچ چیزی آروم نمی شدی می ذاشتیمت لای پتو و دو نفر دو سر پتو رو می گرفتن و تابت می دادن  !!! همیشه واسه من عجیب بود که چطور فقط به سخت ترین شیوه ها آروم می شی  آخه چه جوری توی اون سن و سال که یه وجب بود...
13 بهمن 1392

قند عسل من (قسمت دوم)...

   عزیزکم اینجا موهات شروع کرده بود به ریختن ... وقتی که به دنیا اومدی موهات مشکی و سیخ سیخی بود فشن فشن هرکس می دیدت می گفت راستشو بگو چقد وقت گذاشتی موهای آرینو این شکلی کنی!!!؟ بعد که موهات ریختن موهای اصلیت دراومدن بور و روشن شدن پسرکم  می گن بچه وقتی موهاش شروع می کنه به ریختن مامانشو می شناسه!!!!قدیمیا می گن, ولی تو همون لحظه ای که به دنیا اومدی منو می شناختی مامانی ، آخه با صدای من چشماتو باز کردی و برگشتی نگام کردی چه روزایی بود چه لحظه هایی بود اولین لحظات مادر شدنم واقعاً سخت بود ولي پر از احساس و پر از خاطره،  آرین من     اینجا اولین تابستون زندگی ت...
8 بهمن 1392

اولين كلمات آرين نفس مامان...

      می دونی عزیزم اولین کلمه ای که گفتی چی بود  معلومه دیگه پسرم, گفتی مامان !! حدودای 4-5 ماهت بود البته بابا هم می گفتیا از صبح تا شب می گفتی ماما.......بابا !!!! ولی حالا که بزرگ تر و جییییگرتر شدی, خیلی ناز حرف می زنی و همه چزو بلدی ولی غلط پلوط می گی خیلی شیرین شدی دوست دارم بخورمت گوووگوووول من    کلمه هایی که چند روزه خیلی بکار می بری:  داغ رو روزی صد بار می گی , خیلی هم با ناز و ادا حرف می زنی عزیزم تا هیتر و گاز و غذا و هر چیز گرمی رو می بینی می گی: داااااااااااااااغ!!!!!!داااااااااااغ!!!!!!! جالبه که اگه یه چیزی خیلی سردم باشه می گی داااااغ!!!!!! به با...
13 بهمن 1392

چقدر عاقل و بزرگ شدی فرشته کوچولوی خونه ی ما...

  چقدر خوشحالم که تو رو دارم ...یه حس عالی و خواستنیه... چقدر لذت می برم که بزرگ شدنتو , قد کشیدنتو عاقل شدنتو می بینم , من با تمام وجود عاشقتم آرین خوبم  هر سختی و خستگی رو به شوق وجود تو و بودن در کنار تو و بابای خوبت احسان عزيزم به راحتی می شه تحمل کرد هروقت تو رو توی آغوشم می گیرم و می بوسمت اونوقته که به آرامش می رسم   پروردگار مهربانم تو را سپاس تقديم به شاهزاده آريايي مامان و بابا آرين نازمون:     ...
27 بهمن 1392

عادت های آرین کوچولو

  آرین عاشق شیر مامانه و بشدت در شیر خوردن وقت و انرژی صرف می کند و در این حرفه ید طولایی داره .... آرین اصلاً گریه نمی کنه ولی از 24 ساعت, 25 ساعت غر می زنه ...... آرین سینه خیز نرفت , چهار دست و پا هم نرفت ولی توی روروک با سرعت بالا خیلی بالا می رفت و احتمالاً پلیسی چیزی می دید جریمش می کرد ..... آرین من تا یک سالگی غذا خوب می خورد ولی از یک سالگی و یه روز به بعد غذا رو گذاشت کنار!  ...... آرین کارتون نگاه نمی کنه اصلاً به هیچ عنوان.... آرین به اسباب بازی علاقه ندارد در عوض بشدت عاشق جاروبرقیه..... آرین عاشق بچه هاست و هر جا می بینشون عکس العمل نشون می ده و همه بچه ها از نی نی تا دبیرس...
8 بهمن 1392